۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۸

وقتى گوگل غلط املايى مى‌گيرد.

google search: Arabian Gulf
Did you mean: Persian Gulf

۰۶ اردیبهشت ۱۳۸۸

خداى باقى، خداى فانى

- فردا رو چكار مى‌كنى؟
- تا فردا خدا بزرگه.
- پس‌فردا چى؟
- والا نميدونم.

.Warning! Your God has expired

۰۲ اردیبهشت ۱۳۸۸

الغرافه 5 پرسپوليس 1 و هكذا

اينو ببنديم فدراسيون تيله‌بازى باز كنيم. به حضرت عباس.

۰۱ اردیبهشت ۱۳۸۸

خود غلط بود آنچه مى‌پنداشتيم

دوران مدرسه سه‌تا پسر عمه هم سن خودم داشتم كه هميشه بخشى از اوقات فراغت تابستون‌هاى من به طور پيش فرض به كار كردن با حداقل دونفر ازين سه‌نفر توى درس‌هاى تجديدى اختصاص داشت. براشون خيلى غصه مى‌خوردم كه هيچ‌ آينده‌اى رو نمى‌شد با اين وضعيت درسى براشون متصور شد. يكى از بزرگترين سوال‌هاى زندگى كودكى من اين بود كه اينجور آدما قراره چى بشن.
هرسه‌تاشون زودتر از من ازدواج كردند. هرسه‌تاشون زودتر از من به درآمد مستقل رسيدند و هرسه از سطح رفاه قابل قبولى برخوردارند. خداروشكر ديگه مثل اون موقع‌ها نگرانشون نيستم.

۲۷ فروردین ۱۳۸۸

مقاله‌ اى بر روى در

«از اقسام وسواس كه روانشناس‌ها به آن اشاره كرده‌اند وسواس كليد است؛ اين‌كه شخص بعد از ترك خانه دائم با خود فكر مى‌كند كه در را قفل كرده يا مثلا شير گاز را بسته يا نه؛ و اين افكار واحوالات پريشان‌، دقيقا همان ماليخوليايى‌ است كه پس از خارج شدن از دستشويى اگر كسى بلافاصله بعد از شما وارد شود به سراغ شما مى‌آيد. مع‌الوصف عقلايى‌تر آن‌است كه قبل از خروج جاى هيچ وسواس را براى خود نگذاريم. زندگى آكنده است از واقعيت‌ها.»

۲۵ فروردین ۱۳۸۸

اميد من به شما دبستانى‌هاست.

- آقا شنيدم بابا شدى؛ مباركه. حالا اولين باباييه كه شدى؟
- نه آقا تو كه ديگه غريبه نيستى از راهنمايى ما جمعه به جمعه بابا بوديم.
پى‌نوشت1: افسوس از اين همه دكتر و مهندس بالقوه.

۲۴ فروردین ۱۳۸۸

در حوزه‌ى تخصص من نيست

حوالى صادقيه دنبال يك آدرس مى‌گردى؛ با عجله از يك جوان افغانى آدرس را مى‌پرسى و او در جواب: «ببخشيد من بچه‌ى اين محل نيستم.»

۲۳ فروردین ۱۳۸۸

بدون جرح 2

پیشنهاد وزیر علوم، تحقیقات و فناوری: «حذف پروژه پایان نامه از دوره کارشناسی ارشد در راستای اصلاح الگوی مصرف»
فکر می کنین برای تبدیل شدن داستانی با این بدنه به یک اثر فوق هنری، نیازی به جرح و تعدیل هست؟

۱۹ فروردین ۱۳۸۸

امتحان عربی

1- کلمات زیر جمع مکسر می باشند، مفرد آنها را بنویسید:
اباسنه : ---
فوایل : ---
جَکـَـشه : ---
شلاویر : ---
2- با توجه به روش جمع بستن در آخرین کلمه در سوال قبل، جمع کلمه «خودکار» را بنویسید.

۱۷ فروردین ۱۳۸۸

اين در فقط مخصوص ورود است

[ميزانسن: من در پياده‌رو كنار شيشه سكوريت فروشگاه زنجيره‌اى، درون فروشگاه يك مورد قنارى]
قنارى با اشاره به من: يه لحظه مى‌آين؟
من با اشاره به قنارى: من؟
قنارى با سر: اوهوم.
[من با قدم‌هاى سست حركت به سمت در و مردد که خط ايرانسل را بدهم يا نهصد و دوازده، در اوتوماتيك باز مى‌شود.]
قنارى: مرسى مى‌خواستم در باز بشه بيام بيرون. ببخشيد.
[من در دم شعله‌ور، چند ماشين آتش نشانى سر مى‌رسند، چهارراه بسته مى‌شود، كماندو‌هاى گروه نجات به حالت آماده‌باش در محل حاضر، محيط مملو از گزارشگر، جمعيت هراسان ... ]

۱۵ فروردین ۱۳۸۸

اين فقر بى‌درمان

اه اه اه دارم بالا مى‌‌آرم. حالا ديگه تا يك ماه همه تو اداره مث گوز راه مى‌رن و مى‌گن: «فلان چيز عالى فلان».

۱۴ فروردین ۱۳۸۸

از دبيرستان

يك و يك پشمالو دارم، يك و دو پشمالو دارم...
و قس علي هذا

۱۳ فروردین ۱۳۸۸

بگو چاقو. برو بچه دماغو.

بعضى تصاوير تا صد سالگى هم از ذهنت پاك نمى‌شه. سال 66 توى كودكستان بغلدست من يه پسره بود كه اسمش آرش بود. يك بار بهم گفت بگو «البته»، «درِ كونت خلوته». ازون به بعد هميشه و همه جا هركس كه مى‌گفت «البته» توى دلم بهش مى‌گفتم: «در كونت خلوته» ولي نمى‌تونستم. تا بالاخره امروز به پسرخاله‌ام گفتم و غوغايى به‌پا كردم در ورزشگاه.

۱۲ فروردین ۱۳۸۸

جوابيه خدا

پيرو ارسال پست قبل، امروز (چهارشنبه 12 فروردين) سينما 4 «طعم گيلاس» كيارستمي رو پخش كرد.