۰۸ اسفند ۱۳۸۸

Competition

صاحب رستوران دوتا كارگر نوجوان را دارد نصيحت مى‌كند كه من مى‌خواهم شما دوتا در كار با هم رقابت كنيد تا پيشرفت كنيد. من صدا مى‌زنم: «ببخشيد آقا»، تا بگويم برايم نان بياورند. دوتايى به‌سمت ميز من مى‌دوند و بالاى سرم مى‌ايستند. وجدانم اجازه نمى‌دهد به چشم يكى‌شان فقط نگاه كنم و حرفم را بزنم.

۰۵ اسفند ۱۳۸۸

جلل المخلوق

به جدّ عرض مى‌كنم كه سر اين موضوع گيج و حيران بودم: اين موجود كه كاملا سياه و سفيد است چرا همه‌اش بهش مى‌گويند گوريل بنفش؟

۰۱ اسفند ۱۳۸۸

اكسير

بالاخره موفق شد. زد تو كار مقاله هاي تحليل اجتماعي و سياسي. يه كاري ياد گرفت كه ديگه هرچي بنويسه چاپ كنن.
"نگارنده براين باور است..."
"به باور اين قلم..."

۲۷ بهمن ۱۳۸۸

الوعده وفا

همون‌طور كه به بيننده‌هاى خوبمون وعده داده بوديم امروز در خدمت يه چهره‌ى مردمى هستيم.

۱۷ بهمن ۱۳۸۸

Ergonomics

امروزه جهش‌هاى فناورى باعث منسوخ شدن بسيارى از مظاهر قديمى تكنولوژى شده‌است؛ اما بعض از روش‌ها را هنوز نتوانسته است كه از ميدان به‌در كند. به عنوان مثال سوال مى‌كنم، آيا كشيدن جوراب روى شلوار به‌لحاظ راحتى حركت در فوتبال تاثير مثبتى دارد؟ از آن رو مى‌پرسم كه گزارش‌هايى دريافت شده مبنى بر اينكه هنوز هم كه هنوز است در مدارس، دانش‌آموزان زنگ‌هاى ورزش از اين متد بهره مى‌گيرند.

۱۴ بهمن ۱۳۸۸

Blvd

بین الحرمین، (و درادامه روی گلگیر سمت چپ) بلوار عشق است.

بی وطن

لعنت خدا و اولیای خدا به من اگه بخوام دروغ بگم یا پیازداغشو زیاد کنم. یه برنامه ازین 10 دقیقه ای ها که کتاب معرفی می کنن داشت بی وتن رضا امیرخانی رو معرفی می کرد و صحبتای فرهنگی ادبی و اینا تیکه پاره می کرد و راه به راه هی می گفت بیوتن بیوتن (بر وزن گیومه).