بهترين مثالى كه برايش پيدا كردم اين بود: فرض كنيد همين كه وارد دستشويى مىشويد، چشمتان به يك هستهى هندوانه درست روى سنگ مستراح مىافتد، البته خوب سريع ياد نفرى كه قبل شما اينجا بوده مىافتيد؛ اما چقدراحتمال مىدهيد كه شخص قبل از شما هنگام قضاى حاجت داشته آجيل و تخمه هندوانه مىشكسته و آن يك هسته هندوانه احيانا از دستش يا دهانش افتاده آنجا؟ واقعا چقدر مىتوانيد براى ايم گزينه جا باز كنيد؟ حالا قضيهى كم شدن تعداد آراى محسن رضايى در همان روز اول و ساعات اوليه و قضيهى برگه تعرفههاى تا نخورده موقع بازشمارى آرا كه از همين تلويزيون پخش شد و قضاياى زيادى مشابه اين هم براى من حكم اين هسته هندوانههه را پيدا كرده هركار مىكنم بگويم از دست يا دهان دوستان افتاده خوب سخت است.