[خیلی تمرین کردهبود که بگه؛ بالاخره گفت]
- به نظر من آدما دو دستهن، دستهی اول، دستهی دوم.
[و اینطوری شد که عباس توی همون جلسهی اول معارفهی ورودی های 88، شد قطب بذلهگویی و خوشمشربی و شوخطبعی کلاس. عباس همون لحظه دشمندار شد. عمدهی پسراى كلاس از عباس دیگه خوششون نمیاومد.]
۲ نظر:
خیلی نکته سنج بودن ایشون
مبارکت باشه عزیز دفاع کردنت
امیدوارم دیگه هیچ وقت بهت حمله نشه
بعدشم کون گلابی هرچی بهت زنگ زدم خانمت گوشیو برمیداشت می گفت مشترک مورد نظر در دسترس نباشد بهش بگو لااقل سلام احوالپرسی کنه با آدم
نشون به این نشون تازه یه بار دیگه هم همین اتفاق افتاد زنگ زدم حامد جفتتون شهرستان بودین
ارسال یک نظر