۲۳ اسفند ۱۳۸۸

اون‌وختا

علومْ كجايين؟

۷ نظر:

Unknown گفت...

نمنه؟

روانی گفت...

من اينجام

فورتونا گفت...

كلاس 3!

دست ها گفت...

اینا رو از کجات در میاری؟!!!

haafez گفت...

هه
من الانم علوم درس مي دم

Unknown گفت...

ما درس ابرهای کلاله ای هستیم.

هالو گفت...

سلام
من هالو هستم از وبلاگ روانی خدمت رسیدم
هر 20 ÷ست این صفحه رو خوندم . بقیه رو وقت نداشتم برم سراغشون . فکر کردم تا همینجا بسه !
در مورد همه ÷ستها که نمیتونم دونه دونه نظر بذارم ! چه انتظاری داری ها !
اصولاً من آدم پر حرفی نیستم . ( باور کن )
اساسا! هم پر حرف نیستم ( خواهش میکنم این رو هم باور کن )
ولی علم مال دوران گذشته بود و در گذشته دفن است . الان با احساس مشکلات رو حل کنید .
حس کن خیلی خوبی ( مثل داستان جا دادن به خانمها - حالا با هدفش کاری ندارم )
و همه خوبند ( رقابت میکنند تو جا دادا به خانمها مثل اون دو تا نوجوان تو رستوران )
ما هم خوبیم ( نه از دید کسانی که تو اتاق پذیرائی نشسته اند )
این احساس رو که با هم جمع کنیم و . . .
دیگه آخر خطه . پیاده شید رسیدیم اون دنیا !
دیدی که چطور زندگی تمام شد بدون ناراحتی !