[يك دستش چاى يك دستش قند، قندو مى‌زنه توى چاى]
- آقا حميدرضا! بالاخره ما نفهميديم تو حميدى يا رضايى.
[بلند مى‌خنده، هنگام خنديدن شكمش هى مى‌پره بالا.]
۱۶ فروردین ۱۳۸۹
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
پيوندها
-
-
مفاخره۱ هفته قبل
-
-
-
خنثاگر مغموم۵ سال قبل
-
-
-
۱۰۴۰. در بوتهٔ نقد۸ سال قبل
-
پادکست بداهه – شادونه، کانگرو۸ سال قبل
-
-
-
یک هفته بینظیر۱۰ سال قبل
-
عمری دگر نباید۱۰ سال قبل
-
دعای سفره۱۱ سال قبل
-
برادر نوجوونه.....۱۱ سال قبل
-
ولی از محتوای فیلم چیزی ازش نپرسین۱۱ سال قبل
-
خاتمه۱۱ سال قبل
-
۳ نظر:
قهوه‌ایش نکردی؟
و حرکت سریع دوربین به زوایای مختلف.
سلام
من محمدم
ارسال یک نظر