اف اف رو برمىدارم؛ هى صدا مىزنم كيه؟ بله؟ بفرماييد. چند نفر ديگه هم از طبقات ديگه هى كيه كيه مىكنن. دريغ از جوابى. يكى زنگ همه رو زده و در رفته. اف اف رو مىذارم سر جاش و مىشينم و دوباره كتابو دستم مىگيرم. دوباره صداى زنگ. بلند مىشم. آها نه!!! صداى زنگ از توى فيلم تلويزيون مياد. دفعه قبل هم همين لعنتى بود. بيخودى و براى هيچكس روشنه و فقط به درد خاموش كردن مىخوره. توى همهى خونههاى اين ساختمون هم روشنش كردن كه فقط يه صدايى توى خونه باشه حتىاگه شده صداى يه زنگ فرارى.
۱ نظر:
ای داد... امان از تنهایی ای که با صدای تلویزیون پر شود...
ارسال یک نظر