۲۷ آذر ۱۳۸۸

پورياى ولى

معرفت درّ گرانى‌است به هر كس ندهندش
پر طاووس قشنگ است به كركس ندهندش

از جام بلند شدم خانومه بشينه، نمى‌نشست. اصرار كردم گفت ايستگاه بعد پياده مى‌شه. دوتا خوابوندم تو گوش خودم، نشست. ايستگاه بعد هم پياده شد. اعصاب ندارما.

۵ نظر:

حالا هر چی گفت...

تصورش که کردم کلی خندیدم.
برای پست قبلت: ما میگیم /گفتن ممه . نه این همه!/

حالا هر چی گفت...

تصورش که کردم کلی خندیدم.
برای پست قبلت: ما میگیم /گفتن ممه . نه این همه!/

گلادياتور گفت...

به اين ميگن آرامش همراه با آزادي عمل

zodiak گفت...

در و دیوونه!
حال کردم از مرامت
اگه راضی نمیشد یه تیزی فرو میکردی تو گردن خودت!

ارژنگ گفت...

دلم برات تنگ ميشه لعنتي
اين جور حرف زدن و فك كردن وتصئوير ساختن فقط كار خودته