۱۷ فروردین ۱۳۸۸

اين در فقط مخصوص ورود است

[ميزانسن: من در پياده‌رو كنار شيشه سكوريت فروشگاه زنجيره‌اى، درون فروشگاه يك مورد قنارى]
قنارى با اشاره به من: يه لحظه مى‌آين؟
من با اشاره به قنارى: من؟
قنارى با سر: اوهوم.
[من با قدم‌هاى سست حركت به سمت در و مردد که خط ايرانسل را بدهم يا نهصد و دوازده، در اوتوماتيك باز مى‌شود.]
قنارى: مرسى مى‌خواستم در باز بشه بيام بيرون. ببخشيد.
[من در دم شعله‌ور، چند ماشين آتش نشانى سر مى‌رسند، چهارراه بسته مى‌شود، كماندو‌هاى گروه نجات به حالت آماده‌باش در محل حاضر، محيط مملو از گزارشگر، جمعيت هراسان ... ]

۵ نظر:

یه نقطه‌ای گفت...

بمیرم برات .

هومن گفت...

=))

نادیا گفت...

در حد یک اثر فوق هنری بود
براوو
عالی

محبوبه راد گفت...

آیکون لبخند

پریسا گفت...

آخ آخ آدم سوسک بشه اما اینطوری (ولو شده پیش خودش) هم ضایع نشه! :دی