۰۱ خرداد ۱۳۸۸

نمی از یمی

- بابا این پارک «چیزگر» انقدر بزرگه که حد و حساب نداره؛ برو حالا مونده.
پی نوشت1: با این شد دوخوشه از این خرمن.
پی نوشت2: سَـلوهُ قبل أن تـفـقِدوهُ.

۲ نظر:

قاب سفید گفت...

حـــالا فهمیدی رو چیش باید حساب می کردیییی ؟

گوستاو فلوبر گفت...

چیزگر که باحالتره که کلی هم تاویا پذیره چرا حسودیت میشه یکی یه نکته ی باحال گفته
سلام
می خوام یه جوری با احساسات تو و حامد بازی کنم نمی دونم چجوری