- اینطور برنامه ها واقعا نقطه عطفیه برای راهگشایی آزادی بیان به تلویزیون. - کدوم؟ - همون که ساعت هشت و نیم نشون می ده. مخصوصا مجری ش خیلی باحاله. - [می رود و با آفتابه اسید برمی گردد.]
همكار جديد اومده برامون فاميلى رو داشتهباش: «گوزليان» آقا چهكاريه؟ اگه تو خودآزارى ندارى يهتوكپا تا ثبتاحوال رفتنه. به امام همكارى مىكنن آقا. داستان داريم حالا تا ما بتونيم اين روزاى اول اين بابا رو صداش بزنيم و نرينيم تو خودمون ازخنده.
بعضى از خاطرات را واقعا بهغير از دنياى مجازى هيچجاى ديگه نمى شه نقل كرد. نمونهاش اينكه براى درد خيلى خفيف بيضه پيش دكتر ارولوژى رفتم و او بعد از معاينه گفت شايد نازا باشى بنابراين يك آزمايش اسپرم بده؛ و من ناخودآگاه ياد فيلم 21 گرم افتادم آنجا كه شونپن بيمار براى دادن اسپرم وارد اتاق نمونهگيرى مىشود و ديوارهاى اتاق پر است از عكسهاى محرك و يك فيلم محركتر هم در حال پخش است و او همچنان كه يك دستكش لاتكس به دست گرفته هاجوواج به دروديوار نگاه مىكند. آزمايشگاهى كه من رفتم، محل نمونهگيرىش دستشويىاى بود كه خلايق! صابون هم نداشت.